هر بار كه از كُنه قلب و با تمام وجود، آرزو و خواست خود را با خدا در میان گذاشته و هیچ شك و تردیدی در این باره نداشته باشیم، به مراد دل خود می رسیم.عشق شاید طبیعی ترین و خودجوش ترین تجلی خودخواهی انسان باشد. این برداشت عامیانه باید توسط كسانی انجام شده باشد كه كامروا نشده و چیزی جز اشتیاق در تملك خود نداشته اند؛ این عده احتمالاً همیشه زیاد بوده اند.برای جوانمردی و مروتی كه در حق هر كس می كنی، امید هیچ پاداشی نداشته باش.دشواریهای خود را به این امید از بین ببرید كه در آینده با دشواریهای "سطح بالاتری" روبرو شوید، نه این امید كه دیگر هیچگونه دشواری نداشته باشید.كسی كه شهامت پذیرش خطر را نداشته باشد، در زندگی به مراد خود نخواهد رسید.اگر چشم داشت و امید نداشته باشی، همه دوست تو هستند.اگر نسبت به كارتان شور و شوق نداشته باشید، با شور و شوق شما را بیرون خواهند كرد.این باور تو است كه تو را به خواسته هایت می رساند، مگر اینكه شهامت خواستن آن را نداشته باشی.كسی كه آرمان نداشته باشد، كمتر بی بند و بار است تا كسی كه راه رسیدن به آرمانش را نمی داند.اگر آرزویی نداشته و به خودتان باور نداشته نباشید كه میتوانید پس از اینكه به شما گفتند باید تسلیم شوید [=گردن نهید]، ادامه دهید، هرگز نمیتوانید رویای خود را بسازید.