كسانی را می شناسیم كه برای آرایش ظاهری و داشتن لباسی گرانمایه، شكم خود را گرسنه نگاه داشته و خانواده خود را در تنگدستی می گذارند و برای فریب دادن چشم دیگران، خود را دچار رنج و محنت می كنند.لغزش انسان همواره تدریجی است. بدیها در وجود ما، پای حاضر آماده و نامرئی دارند. حتی كسانی از ما با ظاهر پاك و آراسته، چنین ویژگی هایی دارند.زندگی باید بیاندازه سرشار از زمانهای اشتیاق باشد كه بدان اعتبار میبخشد و آن را دارای ارزش زیستن میكند، وگرنه، آرزوی مرگ برای كسانی كه میخواهند با دردی پایانناپذیر یا بیزاری زنده بمانند، چَم پیدا میكند.امید برای كسانی وجود دارد كه از آرزو برخوردارند و عشق برای كسانی وجود دارد كه برایشان دادن به معنای گرفتن است.عشق شاید طبیعی ترین و خودجوش ترین تجلی خودخواهی انسان باشد. این برداشت عامیانه باید توسط كسانی انجام شده باشد كه كامروا نشده و چیزی جز اشتیاق در تملك خود نداشته اند؛ این عده احتمالاً همیشه زیاد بوده اند.حرف كسانی كه می گویند عشق به دور از خودخواهی است خنده دار است؛ زیرا همه چیز طبق خواست قدرت ما است.ارزشها و تغییرات آن به افزایش قدرت كسانی كه ارزشها را مقرر می دارند؛ مربوط می شوند. میزان ناباوری؛ میزان آزادی اندیشه ی مجاز بیانی از افزایش قدرت است. هیچ انگاری، آرمانی متعلق به بالاترین درجه ی قدرتمندی روح است و سرشارترین زندگی، گاهی ویرانگر و گاهی ریشخند آمیز.آینده متعلق به كسانی است كه در آرزوی آن هستند و به آن ایمان دارند.همه ی امور مهم به دست كسانی انجام پذیرفته است كه از آرمانهای بزرگ خود دست نكشیده اند.هرگز هنگام گام برداشتن به سوی آرمان بزرگ، نگاهت به كسانی كه دستمزد خود را پیشاپیش می خواهند نباشد! تنها به توانایی های خود بیندیش.